چهارشنبه ٢٩ خرداد ٩٢ خیلی وقته که به اینجا سر نزدم اونم به علت های فراوون. اول اینکه پنجشنبه ١٦ خرداد ما سه نفر با مامان و بابام رفتیم مشهد.اونجا آقا متین سرما خورد و کلی بیقراری میکرد .خلاصه مسافرت خوب ولی سختی بود متین خیلی نق میزد و من خیلی خسته شدم .زیاد نتونستیم جایی بریم .مخصوصا که من میخواستم برم سرزمین موجهای ابی ولی با توجه به آقا متین مریض و نق نقو نتونستم برم. بهترین قسمت این مسافرت آخرشبود. ما تو ایستگاه راه آهن مشهد بودیم که دیدم همه بهم پیام دادن مبارکههههههه مرخصی زایمان ٩ ماه شد. خیلی عالی بود چون ١٠ روز مونده بود مرخصیم تموم بشه و من در فکر بودم که چه جوری مرخصی بگیرم. ممنون امام رضا که ما رو دست پر برگردوندی.اما ...